«اشرف پهلوی» در کتاب خاطراتش  درباره‌ی روزهای اشغال ایران توسط متفقین و آخر سلطنت رضاشاه نوشت: “برادرم نه‌تنها نگران نتیجه جنگ بود، بلکه متوجه خطری بود که سلطنت را تهدید می‌کرد ... بعد از ظهر همان روز هفت‌تیری برایم آورد و گفت: «این هفت‌تیر را با خودت داشته باش. اگر نیروهای متفقین وارد تهران شوند و بخواهند ما را دستگیر کنند، چند تیر به طرف آنها شلیک کن و بعد خودت را بکش.» من هفت‌تیر را گرفتم و قول دادم همان کار را بکنم.”

منبع: کتاب «من و برادرم» (خاطرات اشرف پهلوی)، ص 92