۳۳۶۲ - «امیر اسدالله علم» وزیر دربار و معتمد شاه در خاطراتش نوشته است: «سر شام رفتم، مطلب مهمی نبود. فقط علیاحضرت جلوی شیطنتهای سگ بزرگ شاهنشاه را گرفتند که سر به بشقاب همه میزند. شاهنشاه فرمودند «چرا این طوری میکنی؟» جواب دادند «همه به این سگ تملق میگویند، تنها من نمیخواهم این کار را کرده باشم». نفهمیدم شاهنشاه خوششان آمد یا بدشان! »
منبع: خاطرات علم، جلد پنجم، چاپ دوم، ص۵۰۴ (۱۶ اسفند ۱۳۵۴)
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۴۳ ب.ظ
۰۰/۰۵/۰۴
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
کلمات کلیدی