2480 - «اسدا.. عَلَم» وزیر دربار و معتمد شاه در خاطراتش می‌نویسد: “عرایضم را شروع کردم و در بین صحبت به اینجا رسیدم که مهمانی که قرار بود از آلمان برای ما برسد، دیشب نرسید. شاهنشاه بی‌نهایت ناراحت و متغیر شدند. البته چیزی به من نفرمودند، چون می‌دانستند که تقصیری نکرده‌ام. ولی اصولاً ناراحت شد‌ه‌اند، به حدی که من فکر نمی‌کردم. به هر صورت اوامری فرمودند که بعدازظهر باید به گردش برویم و ترتیباتی بده! عرض کردم، حتی الامکان سعی خواهم کرد و بعد که مرخص شدم، به زحمت برایشان ترتیباتی دادم!”
منبع: خاطرات عَلَم، جلد5، ص33 (18فروردین 1354)

دانلود فایل اصلی