2488 - «اسدا.. عَلَم» وزیر دربار و معتمد شاه در خاطراتش می‌نویسد: “پیامی از کیسینجر و همچنین خبرهایی از چند دختر خانم از اروپا رسید، ناچار شدم چند دقیقه سر شام بروم و عرایضم را بگویم(1) ... فرمودند «بعدازظهر گردش می‌رویم»، من هم بعدازظهر را با دوستم گذراندم(2) ... فرمودند «بعدازظهر گردش می‌رویم»، عرض کردم «گاردن پارتی دیپلماتها را داریم»، فرمودند «قبل از آن!»، عرض کردم «خسته می‌شوید»، فرمودند «نه!»(3) ... دختری را ملاقات کردم که باید به حضور برسد. بسیار عالی بود...(4)”
منبع: 1- خاطرات عَلَم، جلد5، ص49 (24فروردین54)
2- همان، ص50 (30فروردین54)
3- همان، ص62 (7اردیبهشت54)
4- همان، ص65 (10اردیبهشت54)

دانلود فایل اصلی